تعریف شرکت نسبی
مستند به ماده ۱۸۳ قانون تجارت، شرکت نسبی شرکتی است که برای امور تجارتی تحت اسم مخصوص بین دو یا چند نفر تشکیل و مسئولیت هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای است که در شرکت گذاشته است.
همچنین بر اساس ماده ۱۸۴ همان قانون، در اسم شرکت نسبی عبارت (شرکت نسبی) و لااقل اسم یک نفر از شرکا باید ذکر شود در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد بعد از اسم شریک یا شرکایی که ذکر شده عبارتی از قبیل شرکا و برادران ضروری است.
شرکت نسبی
نحوه تشکیل شرکت نسبی
در شرکت مذکور به سرمایه شرکت سهم الشرکه میگویند. سهم الشرکه به صورت اوراق تجاری قابل انتقال در نمی آید و قابل انتقال نمی باشد مگر با رضایت تمام شرکا.
در این شرکت کلیه سرمایه شرکت را باید شرکا تامین کنند.
سهم الشرکه شرکا می تواند نقد باشد یا غیر نقد.
چنانچه سهم الشرکه نقد باشد باید در هنگام تشکیل شرکت همه آن پرداخت شود برعکس شرکت های سهامی که تعهد به پرداخت هم امکان دارد.
چنانچه سهم الشرکه شرکا غیر نقد باشد اولاً باید همه آورده تسلیم شده باشد ثانیاً سهم الشرکه غیرنقد باید تقویم گردد.
برعکس شرکتهای سهامی که مقنن در آنها حداقل سرمایه را بیان کرده در این شرکت چنین حداقلی وجود ندارد.
مسئولیت شرکا در شرکت نسبی
مستند به ماده ۱۸۳ قانون تجارت هر یک از شرکا نسبی شرکت نسبی به نسبت سهم الشرکه خود در قبال دیون شرکت مسئول هستند. بنابراین در این شرکت، مسئولیت شرکا در مقابل طلبکاران به نسبت سرمایه ای که در شرکت گذاشته اند.
- طلبکاران شرکت برای وصول طلب خود باید به شرکت مراجعه نمایند و اگر شرکت منحل شود و دارایی شرکت کافی نباشد می توانند برای وصول طلب خود به شرکا مراجعه نمایند.
- طلبکاران شخصی شریک تا قبل از انحلال حقی بر دارایی شریک در شرکت ندارند.
تعداد شرکا در شرکت نسبی
این شرکت بین حداقل دو نفر و الزاماً برای امور تجاری تشکیل می شود، پس حداقل تعداد شرکا این شرکت ها طبق ماده ۱۸۳ قانون تجارت دو نفر می باشد و در باب اکثریت مرزی مشخص نشده است.
شرکای این شرکت نیز ممکن است شخص حقیقی باشد یا شخص حقوقی.
در این شرکت به دلیل مسئولیت شخصی شرکا، برخی اعتقاد دارند که اشخاص فاقد اهلیت ( مجنون،سفیه،صغیر) نمی توانند شریک باشند اما با امعان نظر به مواد ۱۳۹ و ۱۴۰ قانون تجارت، همه این نظر را قابل قبول نمی دانند.
موضوع شرکت نسبی
با توجه به ماده ۱۸۳ قانون تجارت موضوع فعالیت این شرکت الزاماً باید اشتغال به اعمال تجاری باشد. منظور از اعمال تجاری، معاملات تجاری احصا شده در ماده ۲ قانون تجارت می باشد. پس باید توجه داشت که اگر یک شرکت نسبی تشکیل شود و در اساسنامه خود، موضوع فعالیت خود را اشتغال به عمل غیر تجاری قرار دهد میتوان درخواست بطلان چنین شرکتی را از دادگاه تقاضا نمود.
حدود اختیارات مدیران در شرکت نسبی
طبق ماده ۱۰۵ قانون تجارت، محدود کردن اختیارات مدیران در اساسنامه در این شرکت نه تنها در قبال مدیران، شرکت و شرکا معتبر است، بلکه در قبال اشخاص ثالث نیز معتبر میباشد.
مسئولیت مدیران در شرکت نسبی
طبق ماده ۱۲۱ و ۵۱ قانون تجارت مسئولیت مدیر در قبال شرکا همان مسئولیتی است که وکیل در قبال موکل دارد.
نحوه اتخاذ تصمیم در شرکت نسبی
در این شرکت اتخاذ تصمیم با رضایت تمام شرکا به عمل می آید ( اتفاق آرا ) اساسنامه شرکت نمی تواند اکثریتی خلاف این اکثریت مقرر دارد.
موارد انحلال شرکت نسبی
موارد انحلال شرکت نسبی همان موارد انحلال شرکت تضامنی است. به موجب ماده ۱۸۹ قانون تجارت شرکت نسبی در موارد ذیل منحل می شود:
- در صورت پایان مدت شرکت
- در صورت انجام موضوع شرکت یا منتفی شدن موضوع که شرکت برای آن تشکیل گردیده است .
- ورشکستگی شرکت
- تراضی تمام شرکا
- تقاضای یکی از شرکا از دادگاه و موجه دانستن آن دلایل از طرف دادگاه
- فسخ یکی از شرکا در صورتی که به قصد اضرار نباشد و ۶ ماه قبل از فسخ کتبا به شرکا اعلام نموده باشد .
- در صورت ورشکستگی یکی از شرکا در صورتی که مدیر تصفیه تقاضای انحلال شرکت را کرده باشد و شرکت مدیر تسویه را منصرف نکرده باشد .
- در صورت فوت یا محجوریت شریک، بقاء شرکت منوط به رضایت شرکا و قائم مقام متوفی است و اگر قائم مقام متوفی ظرف یک ماه از تاریخ فوت، رضایت یا عدم رضایت خود را اعلام نکرده باشد سکوت وی حمل بر رضایت وی تلقی می شود.
بدون دیدگاه