تحریمهای اقتصادی از منظر حقوق بین الملل
اصطلاح تحریم عبارت است از امتناع نظام یافته از برقراری روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا نظامی یک دولت یا گروهی خاص از دولتها برای تنبیه یا ایجاد رفتار مورد قبول است. تحریم ممکن است آن یعنی شامل همه کالاها و خدمات و یا خاص و محدود به یک نوع یا دسته خاصی از کالاها باشد.
مشروعیت تحریمها بر اساس منشور سازمان ملل متحد
در تحریم چند کار کرد ممکن است مدنظر باشد: تنبیه یک دولت، ترغیب به تغییر رفتار سیاسی یک دولت و بازدارندگی دولت از رفتاری خاص. بنابراین تحریم ممکن است به عنوان یک مجازات اقتصادی جمعی در موارد تهدید یا نقض صلح از سوی سازمان ملل متحد علیه کشور خاطی به کار گرفته شود. اگر تحریم تنها به روابط دو کشور مربوط شود و یک کشور از برقراری تجارت یا تبادل خدمات یا سایر روابط اقتصادی و اجتماعی با کشور دیگر امتناع کند، آن را تحریم اولیه یا ابتدایی میگویند. ممکن است، کشوری با گسترش دامنه تحریم، از برقراری روابط بازرگانی، مالی و… با سایر کشورهایی که با کشور در مورد تحریم در ارتباط هستند خودداری کند که این اصطلاحا تحریم ثانویه است.
تحریمهایی که از سوی یک کشور علیه کشوری دیگر اعمال میشود
در زمینه تحریمهایی که از سوی یک کشور علیه کشور دیگر اعمال میشود سه نظریه وجود دارد:
- حاکمیت کشور: کشورها موجودیتهایی دارای حاکمیت هستند که میتوانند در تنظیم روابط خارجی خود با سایر کشورها آزادانه عمل کنند. این نظریه در اواسط قرن 18 توسط واتل و چند تن دیگر مطرح شده است. دیوان بین المللی دادگستری نیز در رای نیکاراگوئه اظهار میکند که در صورت فقدان یک معاهده یا نوعی تعهد روشن حقوقی، هیچ کشوری مکلف نیست که روابط تجاری خاصی را بیش از آنچه که به مصلحت میداند، ادامه دهد.
- بی طرفی: این نظریه، جنگ مستقیم اقتصادی از سوی یک کشور علیه کشور دیگر را مجاز میداند، اثرات زیانبار آن را بر روی طرفهای ثالث به حداقل میرساند.
- منع قانونی: این نظریه جدیدتر تحریم را منع میکند. اینها حامیان تجارت آزاد هستند و هرگونه اختلال عمدی و آگاهانه در جریان طبیعی معاملات را موجب خسارت به اقتصاد جهانی میدانند.
منطق و انگیزه تحریم
منطقههای گوناگونی برای تحمیل تحریمها پیشنهاد شده است:
نفوذ در سیاستهای یک کشور یا حتی تغییر در رژیم آن، مجازات یک کشور به خاطر سیاستهای آن، نمایش سمبولیک اعتراض به اهداف منظور نظر در خط مشیهای یک کشور برای همراهی با سایر کشورهای متعهد و نشان دادن مخالفت با سیاستهای کشور مربوطه. تحریم به عنوان یک روش بنیادین، میان اقدام نظامی و اقدام دیپلماتیک محسوب میشود که نه مثل اولی افراطی است و نه مثل دومی بدون ضمانت اجرا.
ایالات متحده، هدف از تحریم علیه فیدل کاسترو و مانوئل نوریه گا را تغییر رژیم اعلام کرد در طول جنگهای جهانی اول و دوم، برای تضعیف توان نظامی یک کشور و در نتیجه، تحلیل اهداف مورد نظر آن، تحریمها به کار گرفته شدند. در مواردی نیز تحریمها به منظور تغییر اساسی در اهداف یک کشور اتخاذ میشوند مثل تحریمهایی که علیه دهستان بین سالهای 1981 تا 1984 صورت گرفت تا این کشور، حقوق داخلی خود را اصلاح کند. تحریم آفریقای جنوبی در خصوص آپارتاید از این جمله است. ایالات متحده تلاش میکند با توسل به تحریمها این مطلب را رواج دهد که نقش رهبری را در نظام بینالمللی به دست دارد.
اعمال تحریم سه پیام را با خود به همراه میآورد:
- تحریم کننده، اهداف کشور مذکور را محکوم کند.
- تحریم کننده از متحدین حمایت میکند.
- تحریم کننده نشان میدهد که مخاطبین داخلی بدانند که دولت در صورت ضرورت جهت حفاظت از منافع ملت اقدام به طرح دعوا خواهد کرد.
جایگاه تحریم در حقوق بین الملل
مجمع عمومی طی سه قطعنامه عناوین اعلامیه عدم قابلیت پذیرش مداخله در امور داخلی کشورها و حمایت از استقلال و حاکمیت آنها، اعلامیه اصول حقوق بین الملل در ارتباط با روابط دوستانه و همکاری بین کشورها براساس منشور ملل متحد و منشور حقوق و تکالیف اقتصادی کشورها در سالهای 1965، 1970 و 1974 چنین مقرر میکند که فشار اقتصادی در روابط بین المللی از هیچ جایگاهی برخوردار نیست. فشار اقتصادی هر گونه تلاش توسط یک کشور برای نفوذ در واقع خارج از مرزهای آن کشور به وسیله تحدید دسترسی به منابع، خدمات یا مشتریان. کاواره مداخله را نفوذ کشوری در امور داخلی کشور دیگر به منظور تحمیل اراده خود بر آن کشور میداند. شارل روسو در تعریف مداخله چنین میگوید: مداخله کار کشوری است که در امور داخلی یا خارجی کشور دیگر نفوذ میکند تا آن کشور را به انجام دادن یا ندادن عملی یا پرداخت خاصی وادار کند. اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها از اصول همزیستی مسالمت آمیز در روابط بین المللی شناخته شده است که باید اعمال تحریمها را با این اصل مطابقت داد. اعمال تحریمها منجر به نقض قطعی حقوق و آزادیهای بنیادین انسانی خواهد شد که از جمله حق حیات، حق بهداشت، حقه آموزش و حق توسعه است. آمریکا مبنای صلاحیت خود را در خصوص وضع قوانین تحریم بر صلاحیت سرزمینی، ملی یا جهانی مبتنی نساخته بلکه ملاک آن صلاحیت واقعی بوده است.
سوالات متداول تحریمهای اقتصادی از منظر حقوق بین الملل
تحریم اقتصادی چیست؟
تحریم عبارت است از امتناع نظامیافته یک کشور یا گروهی از کشورها از برقراری روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا نظامی با کشور دیگر به منظور تنبیه یا تغییر رفتار آن.
تحریمها بر اساس منشور سازمان ملل چگونه مشروعیت پیدا میکنند؟
تحریمها زمانی مشروع هستند که سازمان ملل متحد آنها را به عنوان مجازات اقتصادی جمعی علیه کشور خاطی به دلیل تهدید یا نقض صلح تصویب کند. تحریمهای دو کشوره بدون تایید سازمان ملل، تحریم ابتدایی و تحریمهای با دامنه گستردهتر تحریم ثانویه نامیده میشوند.
نظریههای اعمال تحریم از سوی یک کشور علیه کشور دیگر چیست؟
سه نظریه اصلی وجود دارد: 1) حاکمیت کشورها که اجازه میدهد هر کشور آزادانه روابط اقتصادی خود را تنظیم کند. 2) بیطرفی که جنگ اقتصادی علیه کشور دیگر را مجاز میداند و اثرات زیانبار آن را کاهش میدهد. 3) منع قانونی که هرگونه اختلال عمدی در تجارت آزاد جهانی را غیرمجاز میداند.
هدف و انگیزه اعمال تحریمها چیست؟
اهداف تحریم شامل تغییر سیاستها یا رژیم یک کشور، مجازات به خاطر سیاستهای آن، نمایش اعتراض سمبولیک و حمایت از متحدان است. تحریم میان اقدام نظامی و دیپلماتیک قرار دارد و برای اعمال فشار بدون استفاده از زور به کار میرود.
تحریمها چه پیامهایی منتقل میکنند؟
تحریم کننده اهداف کشور مربوطه را محکوم میکند، از متحدین خود حمایت میکند و به مخاطبان داخلی نشان میدهد که دولت در صورت نیاز از منافع ملی حفاظت خواهد کرد.
جایگاه تحریمها در حقوق بینالملل چگونه است؟
بر اساس قطعنامههای مجمع عمومی، فشار اقتصادی و تحریمهای یک کشور برای نفوذ در امور داخلی کشور دیگر مشروعیت ندارد و ممکن است حقوق بنیادین انسانی از جمله حق حیات و آموزش را نقض کند.
اصل عدم مداخله چه ارتباطی با تحریمها دارد؟
اصل عدم مداخله بیان میکند که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشور دیگر نفوذ کند تا آن کشور را به انجام دادن یا ندادن عملی وادار کند. تحریمهای اقتصادی باید با این اصل مطابقت داشته باشند.




مگه تحریمها غیرقانونی نیستن؟
تحریمهایی که از سوی سازمان ملل متحد و بر اساس منشور این سازمان اعمال میشوند، به عنوان اقدامات قانونی برای مقابله با تهدید یا نقض صلح بینالمللی در نظر گرفته میشوند. این تحریمها با تحریمهای یکجانبهای که توسط یک کشور علیه کشور دیگر اعمال میشوند، تفاوت دارند.
تحریمهای اولیه و ثانویه چه فرقی دارن؟
تحریمهای اولیه به امتناع یک کشور از برقراری روابط اقتصادی و تجاری با کشور دیگر گفته میشود. تحریمهای ثانویه زمانی رخ میدهند که یک کشور، ارتباط با سایر کشورهایی را که با کشور مورد تحریم در ارتباط هستند، قطع میکند.
چرا امریکا اینقدر از تحریمها استفاده میکنه؟
ایالات متحده اغلب از تحریمها برای نفوذ در سیاستهای کشورهای دیگر، نمایش مخالفت با سیاستهای انها، یا به عنوان ابزاری برای تغییر رژیم استفاده میکند. این اقدامات همچنین به عنوان نشانهای از نقش رهبری امریکا در نظام بینالمللی تلقی میشوند.
آیا تحریمها میتونن حقوق مردم عادی رو نقض کنن؟
بله، بسیاری از منتقدان معتقدند که تحریمها به طور مستقیم منجر به نقض حقوق بنیادین انسانی مانند حق حیات، بهداشت و آموزش میشوند، چرا که باعث کمبود مواد غذایی و دارو در کشور مورد تحریم میشوند.
مفهوم عدم مداخله در امور داخلی کشورها چیه؟
اصل عدم مداخله به این معنی است که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشور دیگر نفوذ کند تا اراده خود را به ان تحمیل کند. منتقدان معتقدند که اعمال تحریمها با این اصل ناسازگار است، چرا که نوعی فشار اقتصادی برای تغییر رفتار یک کشور محسوب میشود.
به جز تحریمهای سازمان ملل، بقیه تحریمها جایگاه قانونی دارن؟
جایگاه قانونی تحریمهای یکجانبه در حقوق بینالملل مورد اختلاف است. سه نظریه اصلی در این زمینه وجود دارد: حاکمیت کشورها، بیطرفی و منع قانونی. این نظریهها دیدگاههای متفاوتی در مورد مشروعیت چنین تحریمهایی ارائه میدهند.
هدف اصلی تحریم ها فقط تنبیه یه کشوره؟
خیر، تحریمها میتوانند اهداف مختلفی داشته باشند؛ از جمله تنبیه یک کشور، ترغیب به تغییر رفتار سیاسی ان، بازدارندگی از رفتاری خاص، یا حتی به عنوان ابزاری برای تضعیف توان نظامی یک کشور.
آیا یه کشور میتونه روابط تجاریش رو با کشور دیگه به هر دلیلی قطع کنه؟
بله، بر اساس نظریه حاکمیت کشور، هر کشور دارای حاکمیت است و میتواند در تنظیم روابط خارجی خود از جمله قطع روابط تجاری به صورت ازادانه عمل کند، مگر اینکه معاهدهای روشن و الزامآور در این خصوص وجود داشته باشد.
چرا بعضیها تحریم رو به عنوان یه جنگ اقتصادی می دونن؟
حامیان نظریه منع قانونی تحریم را نوعی جنگ اقتصادی میدانند، زیرا هرگونه اختلال عمدی در جریان طبیعی معاملات جهانی را باعث خسارت به اقتصاد جهانی و اسیب به مردم میدانند.
تحریم ها چه اثری روی مردم یه کشور میذارن؟
تحریمها اغلب به صورت مجازات اقتصادی جمعی عمل میکنند و تاثیرات منفی زیادی بر مردم عادی دارند، از جمله محدود شدن دسترسی به منابع، خدمات و کالاهای ضروری مانند دارو و غذا.