اقسام شروط ضمن عقد

اقسام شروط ضمن عقد

اقسام شروط ضمن عقد


اقسام شروط ضمن عقد

شرط به معنی عهد و التزام است. شرط به تعهدی گفته می‌شود که در ضمن عقد قرار گیرد،شرط به معنی ملتزم کردن و ملتزم شدن به امری است.

 

اقسام شروط ضمن عقد

تعریف شرط

شرط تعهد فرعی است که ضمن تعهد اصلی (عقد) قرار داده می شود. رابطه بین عقد و شرط،رابطه اصل و فرع محسوب می شود و بقای شرط منوط به بقای عقد است اما بطلان و زوال شرط تاثیری در عقد ندارد. شرط از هر حیث تابع عقد است؛هم از حیث لزوم و جواز و هم از حیث صحت و عدم نفوذ و بطلان.یعنی اینکه اگر عقد،باطل شد شرط نیز باطل است. اگر عقد،صحیح باشد شرط نیز صحیح است. اگر عقد غیر نافذ باشد شرط نیز غیر نافذ است. طرفین عقد می توانند هر شرطی را که مورد نظر شان باشد در عقد قید کنند،اما بایستی توجه نمایند که شرط از شروط باطله و مضر عقد نباشد.

 

اقسام شرط

شروط صحیحه

مطابق ماده ۲۳۴ قانون مدنی شروط صحیحه بر سه قسم میباشد.

  1. شرط صفت
  2. شرط نتیجه
  3. شرط فعل اثباتا یا نفیا

 

شرط صفت

شرط صفت عبارت از شرطی است که موضوع آن صفتی از صفات مورد معامله که عین خارجی است باشد‌. بنابراین در شرط صفت دو خصوصیت است،یکی آنکه مورد معامله باید عین خارجی باشد و دیگر این که شرط باید راجع به صفتی از صفات مورد معامله باشد،چنانکه کسی زمینی را می خرد به شرط آنچه دارای ۵۰ متر عرض و ۱۰۰ متر طول باشد.در مثال مزبور مورد معامله عین خارجی است و موضوع شرط مساحت است که از اوصاف کمی زمین است.بنابراین شرط صفت عبارت است از شرط راجع به کیفیت یا کمیت مورد معامله یعنی موضوع شرط دارای اوصاف خاص یا مقدار معینی باشد مثل خرید فرش از کرک ابریشم یا عتیقه بودن مورد معامله.

 

شرط نتیجه

شرط نتیجه عبارت است از اینکه تحقق امری در خارج شرط شده باشد، یعنی طرفین شرط نمایند که به محض انعقاد عقد امر دیگری هم اتفاق افتد.

مثلاً در عقد اجاره به شرط تملیک، مالکیت مورد اجاره برای مستاجر در پایان مدت اجاره نتیجه انعقاد آن عقد است.

 

شرط فعل

مطابق با ماده ۲۳۴ قانون مدنی شرط فعل اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص ثالثی شرط شود.فرقی نمی کند فعل مزبور عمل حقوقی مانند یکی از عقود یا عمل مادی باشد مثل ساختن بنا و کشیدن پرده نقاشی و امثال آن.

شرط فعل بر دو قسم است مثبت و منفی.شرط فعل مثبت آن است که مشروط علیه در ضمن عقد انجام عملی را بر عهده بگیرد،مثل آنکه در ضمن بیع خانه،مشتری تعهد نماید اتومبیل خود را به طور مجانی به فروشنده هبه کند و یا بنا در سه طبقه به خرج خود برای بایع بسازد. شرط فعل منفی آن است که مشروط علیه در ضمن عقد تعهد نماید که از انجام عمل معینی خودداری کند. در قرارداد اجاره،شرط نماید که مستاجر حق اجاره دادن مورد اجاره را به غیر ندارد.

در ماده ۲۳۲ قانون مدنی شروط باطلی که مفسد عقد نیستند ذکر گردیده اند و ماده ۲۳۳ قانون مدنی شروط باطلی را که موجب بطلان عقد است بیان نموده و بین این دو دسته از شروط فرق گذاشته شده است. بنابراین شروط بر دو قسم اند:

  1. شروط باطله
  2. شروط مبطل

 

شروط باطلی که مفسد عقد نیستند

مطابق با ماده ۲۳۲ قانون مدنی شروط مفصله ذیل باطل بوده اما مفسد نیستند:

  1. شرطی که انجام آن غیر مقدور
  2. شرطی که نفع و فایده در آن نباشد
  3. شرطی که نامشروع  باشد

 

شرطی که انجام آن غیر مقدور باشد

قصد طرفین از درج شرط در ضمن عقد پیدایش آن و تحقق آن شرط در خارج است و چنانکه آن مقدور نباشد خواه این که مورد شرط، تسلیم مال باشد یا انجام عمل، مقصود مشروط له حاصل نمی شود و چنین شرطی باطل است. بنابراین چنین شرطی در حکم معدوم است بدین معنی که طرفین تمایلی به انجام و اجرای آن ندارند و به همین دلیل هم بطلان آن تاثیری در عقد ندارد و مانند اینکه در ضمن فروش خانه خریدار شرط نمایند، فروشنده طوطی ای را که دارد به طور مجانی پس از دو روز به واگذار نماید و بعد از معامله معلوم شود که طوطی قبل از انجام معامله پریده است. یا مثلاً در یک قرارداد پیمانکاری برای احداث یک ساختمان ۲۰ طبقه منعقد شده و زمان شروع شد که این ساختمان ظرف یک ماه احداث گردد.

 

شرطی که در آن نفع و فایده نباشد

منظور از نفع و فایده،نفع و فایده عقلایی است و چیزی که اینگونه نفع و فایده را ندارد، عقلاً آن را بدون فایده دانسته و قانون انجام آن را بی اثر می داند و بدین جهت آن را باطل میشمرد و در واقع شرط مهمل و بی فایده است.

 

شرطی که نامشروع باشد

منظور از شرط نامشروع، شرط برخلاف قوانین موضوعه کشوری است.چیزی که انجام آن غیر مشروع است در عالم حقوق انجامش غیر مقدور است و قانون از مشروط له برای انجام چنین شرطی حمایت نمی کند و چیزی که قانون از آن حمایت نمیکند حق محسوب نمی شود و در عالم حقوق بلا اثر و این شرکت نیز در حکم معدوم است.

 

 

شروط باطلی که مبطل عقد هستند

  • شرط خلاف مقتضای عقد: می دانیم که عقد آثار مختلفی دارد و شرط بر خلاف اثر ذات عقد،هم خود باطل است و هم عقد را باطل میکند. منظور از اثر ذات عقد،همان جوهر اصلی عقد است که در صورت سلب آن از عقد، عقدی به وجود نخواهد آمد. همچنان که نمی توان گفت نمکی می خواهم که شور نباشد،نمی توان گفت عقد وجود داشته باشد اما اثر ذات وجود نداشته باشد زیرا اثر ذات عقل از خود عقد قابل انفکاک نیست.
  • شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین میشود: هرگاه شرطی در ضمن عقد قرار داده شود که موجب ابهام مورد معامله شود یکی از شرایط صحت آن منهدم خواهد گردید و عقد باطل میشود و چون عقد اصلی باطل میگردد موقعیتی برای بقای شرط که جنبه تبعی دارد باقی نخواهد ماند.
امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس سریع و مشاوره
به کمک نیاز داری؟ با ما در تماس باشید!
شروع گفتگو
سلام! برای چت در WhatsApp روی یکی از اعضای زیر کلیک کنید
معمولا در عرض چند دقیقه پاسخ می دهیم